راشل کارسون در سال ۱۹۶۲م. (۱۳۴۱ هجری شمسی) برای اولینبار به خطرات ناشی از آفتکشها در کتاب تاثیرگذار بهار خاموش اشاره کرد. کارسون در کتاب خود از اتفاقی با نام بزرگنمایی بیولوژیکی نام برد که دنیا را تکان داد اما این اتفاق چه بود؟ این اتفاق به ظاهر ساده یک اصل مهم را حکایت میکند؛ مواد شیمیایی نظیر دیکلرودیفنیلتریکلرواتان یا همان د.د.ت. و سایر ترکیبات شیمیایی آفتکشها این قابلیت را دارند که نهتنها در زنجیره غذایی جابجا شوند بلکه حتی غلظتشان هم افزایش پیدا کند. اما همه اینها به چه معناست؟ زنجیره غذایی چیست که مواد شیمیایی میتوانند در آن حرکت کنند و غلظتشان را افزایش دهند؟
در مجموع دو زنجیره غذایی اساسی وجود دارد: اول زنجیره غذایی تولیدکننده یا اصطلاحا به وجود آورنده غذا و دوم زنجیره غذایی مصرفکننده و از بین برنده مواد که در آن گیاهخواران، گوشتخواران و تجزیهکنندگان حضور دارند. زنجیره غذایی متشکل است از یکسری ارگانیسمها که انرژی و ماده را از یک موجود به موجود دیگر منتقل میکنند در واقع در این زنجیره هر موجود غذای دیگری را تامین میکند. اولین ارگانیسم در این زنجیره تولیدکننده یا گیاهان سبز و بقیه مصرفکننده هستند. حال اگر ماده شیمیایی خاصی توسط یک موجود مصرف شود، نهتنها میتواند از آن موجود به بدن موجود دیگر منتقل شود بلکه حتی غلظت آن هم افزایش پیدا خواهد کرد و این مساله میتواند به راحتی مشکلساز شود.
آفتکشهایی نظیر د.د.ت. معمولا یا برای محصولات کشاورزی استفاده میشوند تا حشرات را از بین ببرند یا بر روی آبگیرها و … اسپری میشوند تا لارو حشرات را نابود کنند. زنگ خطر برای محیطزیست نیز از همینجا به صدا درمیآید چرا که تحت این شرایط جمعیتهای حیاتوحش در معرض خطر قرار میگیرند. خطر برای پرندگانی که از آن حشرات و ماهیها تغذیه میکنند، جدیتر است اما در عین حال متوجه سایر حیوانات نیز هست. از میان پرندگان، شکاریها مثل قرقی و عقاب اغلب به سرعت ضعیف میشوند چرا که میزان قابلملاحظه و زیادی از این نوع آفتکشها در بافتهای بدنشان جمع میشود و این مساله حتی بر روی پوسته تخمهایی هم که میگذارند، تاثیرگذار است و سبب میشود که پوست تخمها به صورت غیرعادی نازک باشد. تحت این شرایط احتمال شکنندگی تخمها بالاخص در طول دورهای که پرنده روی آنها میخوابد، افزایش پیدا میکند. عدم موفقیت در به ثمر رساندن جوجهها و یا مرگ و میر ناگهانی تعداد زیادی از بالغین باعث میشود که جمعیتهای این پرندگان در سراسر جهان کاهش چشمگیری داشته باشد.
تشخیص این مساله در دهه ۱۹۷۰م. (۱۳۴۹ الی ۱۳۵۹ ه.ش.) باعث شد که بسیاری از کشورهای صنعتی استفاده از د.د.ت. و سایر آفتکشهای شیمیایی را ممنوع اعلام کنند. این ممنوعیت سرانجام سبب احیاء بخشی از جمعیت پرندگان به ویژه شاهین پرگرین ،عقاب ماهیگیر و عقاب سرسپید یا سرطاس شد. با این وجود استفاده انبوه و مستمر آفتکشها و حتی خود د.د.ت. در سایر کشورها هنوز هم جای نگرانی دارد و این نگرانی نهتنها متوجه گونههای جانوری در معرض خطر بلکه حتی متوجه انسانها نیز هست. فراموش نکنید که انسانها میتوانند از تاثیرات بالقوه بلندمدت این مواد به شدت تاثیر پذیرند.
در این میان همیشه کارگرانی هستند که با این مواد شیمیایی سر و کار دارند و حتی مصرفکنندگانی هم هستند که از محصولات کشاورزی پرورشیافته با این مواد استفاده میکنند، بنابراین احتمال بروز خطر برای این دو گروه دو صد چندان است. در حال حاضر ما مواد شیمیایی را به شکل گستردهای در هوا و آب پراکنده ساختهایم و این مساله میتواند هم به گیاهان، هم به جانوران و هم به خود ما انسانها آسیب برساند. برخی تصور میکنند که تنها در صورت مجاورت با این مواد شیمیایی احتمال بروز خطر وجود دارد در حالی که این طور نیست.
تحقیقات حاکی از آن است که غلظتهای بالایی از این سموم هماکنون حتی در بافتهای بدن خرسهای قطبی شمال نروژ و روسیه یافت میشود و این امر طبیعتا بر سلامت آنها تاثیرگذار خواهد بود. در حال حاضر پایینترین نرخ زادآوری جمعیت خرسهای قطبی متعلق به جزیره سوالبارد نروژ است. این طور که از شواهد امر برمیآید، آفتکشها در این معادله نقش اساسی داشتهاند. از سوی دیگر وضعیت دریای خزر، بزرگترین پهنه دریایی محصور در جهان نیز از این منظر نگرانکننده است. خزر یا کاسپین از آلودگیهای هر ۵ کشور حاشیه خود به شدت تاثیر پذیرفته است. ایران یکی از ۵ کشوری است که آلودگیهای ناشی از آفتکشها را اغلب از طریق رودخانهها به این پهنه آبی سرریز میکند. یک بررسی موردی بر روی ۵ گونه از ماهیان دریای خزر که در رژیم غذایی اغلب ایرانیها هم جای دارند، نشان داد که محبوبترین ماهی شمال موسوم به ماهی سفید، بیشترین میزان غلظت د.د.ت. (۰.۰۰۳ ۰.۰۲۹ میلیگرم بر کیلوگرم) را در بافتهای بدن خود دارد. جالب اینجاست که این مواد شیمیایی کماکان حتی در محیطهای طبیعی کشورهایی هم که دههها پیش استفاده از این آفتکشها را غیرقانونی اعلام کردهاند، یافت میشوند و این در حالی است که اثرات زیانبار این ترکیبات شیمیایی بر زادآوری و سیستمهای غدد درونریز مهرهداران آبزی هنوز که هنوز است، فراموش نشده است.
شاهینهای پرگرین در حال حاضر در بسیاری نواحی آمریکای شمالی زادآوری میکنند. جمعیت آنها زمانی که استفاده از سم د.د.ت. در دهه ۱۹۴۰م. (۱۳۱۹ الی ۱۳۲۹ ه.ش.) آغاز شد، کاهش پیدا کرد و پس از ممنوعیت کابرد د.د.ت. در سال ۱۹۷۲م. (۱۳۵۱ ه.ش.) بار دیگر احیاء شد. در نیمه قرن بیستم هم شروع بیماری عجیبی در شهر ساحلی میناماتا در ژاپن نگرانیهایی را به دنبال داشت. بیماری ابتدا در پرندگان و گربهها تشخیص داده شد. پرندهها تعادل خود را از دست داده و به زمین میافتادند یا به ساختمانها اصابت میکردند و گربهها نیز دیوانهوار به دور خود میچرخیدند و کف به دهان میآورند. این بیماری که بین ماهیگیران محلی به بیماری گربه رقصان معروف شد بعدها در میان انسانها نیز بروز کرد. عوارض بیماری در ابتدا خفیف و نامشخص بود اما بعدها به اندازهای جدی شد که مطالعات گستردهای بر روی آن صورت گرفت. تحقیقات بعدی نشان داد که یک کارخانه پلاستیکسازی از ترکیبات معدنی جیوه در فرآیند تولیدی خود استفاده میکرد و این جیوه همراه با فاضلاب کارخانه به خلیج سرازیر شده بود.
تجاربی از این دست به خوبی نشان میدهد که ما انسانها ملزم به تغییر رویکرد هستیم چرا که از قاعده کلی مستثنی نبوده و نیستیم. زمان آن فرا رسیده که هر چه سریعتر برای استفاده گسترده از ترکیبات سمی چارهای بیندیشیم. ما نمیتوانیم به شکل گسترده از مواد سمی و آفتکشها مصرف کنیم و انتظار یک زندگی سالم را داشته باشیم، همه این تجارب و مثالها برای این است که روش زندگی خود را تغییر دهیم، اگر ما بتوانیم کمتر و کمتر از مواد شیمیایی سمی در زندگی روزمره خود استفاده کنیم، بدونتردید برد با ما خواهد بود.